سلام دوستان عزیزم ممنونم که به وبلاگ من اومدید.باید یه چیزی رو بهتون بگم چون من امسال میرم پیش تجربی.کنکور هم خیلی سخت شده اگه دیر به دیر آp کردم درک کنید...خلاصه ناراحت نشید اینو که گفتم به این معنی نیس که به وبلاگم سر نمی زنم ... منتظر نظرات قشنگتون هستم .. ...خواهش...خواهش...خواهش میکنم واسم دعا کنید که کنکور رو قبول بشم.. ..
دوستون دارم
مرضیه
تاریخ تاسیس سایت 22/6/1390
کوک کن ساعت خویش
كوك كن ساعتِ خویش !
اعتباری به خروسِ سحری ، نیست دگر
دیر خوابیده و برخاسـتنـش دشـوار است
كوك كن ساعتِ خویش !
كه مـؤذّن ، شبِ پیـش
دسته گل داده به آب
. . . و در آغوش سحر رفته به خواب
كوك كن ساعتِ خویش !
شاطری نیست در این شهرِ بزرگ
كه سحر برخیزد
شاطران با مددِ آهن و جوشِ شیرین
دیر برمی خیزند
كوك كن ساعتِ خویش !
كه سحر گاه كسی
بقچه در زیر بغل ، راهیِ حمّامی نیست
كه تو از لِخ لِخِ دمپایی و تك سرفه ی او برخیزی
كوك كن ساعتِ خویش !
رفتگر مُرده و این كوچه دگر
خالی از خِش خِشِ جارویِ شبِ رفتگر است
كوك كن ساعتِ خویش !
ماكیان ها همه مستِ خوابند
شهر هم . . .
خوابِ اینترنتیِ عصرِ اتم می بیند
كوك كن ساعتِ خویش !
كه در این شهر ، دگر مستی نیست
كه تو وقتِ سحر ، آنگاه كه از میكده برمی گردد
از صدای سخن و زمزمه ی زیرِ لبش برخیزی
كوك كن ساعتِ خویش !
اعتباری به خروسِ سحری نیست دگر ،
و در این شهر سحرخیزی نیست
سه شنبه 18 / 8 / 1390برچسب:ساعت ,سحر ,سحرخیزی ,شهر ,اعتبار ,خروس ,کوک ,کوکی ,خوابیدن ,دشوار ,موذن ,آغوش ,خواب ,شب ,شاطر ,دیر ,نیمه شب ,شعر ,داستان ,سحرگاه ,حمام ,دمپایی ,سرفه ,بقچه ,رفتگر ,کوچه ,خش خش ,جارو ,مست ,شهر ,میکده ,وقت ,سخن ,زمزمه ,برخیزید ,خروس سحر ,اینترنت ,شکوفه ی گیلاس ,مرضیه , , |
داغ لاله
داغ لاله
بیداد رفت لاله بر باد رفته را
یا رب خزان چه بود بهار شکفته را
هر لاله ای که از دل این خاکدان دمید
نو کرد داغ ماتم یاران رفته را
جز در صفای اشک دلم وا نمی شود
باران به دامن است هوای گرفته را
وای ای مه دو هفته چه جای محاق بود
آخر محاق نیست که ماه دو هفته را
برخیز لاله بند گلوبند خود بتاب
آورده ام به دیده گهرهای سفته را
ای کاش ناله های چو من بلبلی حزین
بیدار کردی آن گل در خاک خفته را
گر سوزد استخوان جوانان شگفت نیست
تب موم سازد آهن و پولاد تفته را
یارب چها به سینه این خاکدان در است
کس نیست واقف اینهمه راز نهفته را
راه عدم نرفت کس از رهروان خاک
چون رفت خواهی اینهمه راه نرفته را
لب دوخت هر کرا که بدو راز گفت دهر
تا باز نشنود ز کس این راز گفته را
لعلی نسفت کلک در افشان شهریار
در رشته چون کشم در و لعل نسفته را
ادامه مطلب
سه شنبه 17 / 7 / 1390برچسب:شهریار ,لاله ,مرضیه ,شکوفه ی گیلاس ,دعا ,سختی ,درس ,غم انگیز ,شب ,دانشگاه ,امسال ,ساعت ,مدرسه ,دوست ,عاشقانه ,رمانتیک ,بی نظیر ,عاشق ,عشق ,داغ لاله ,داغ ,سایت ,تست ,کنکور ,سریال ,شعر ,غزل ,کتاب ,نوشته ,سروده ,حرف ,دل ,دنیا ,ناراحت ,کم لطفی ,پخش ,لعل ,راز ,شکفته ,لب ,خاک ,آهن ,پولاد ,تب ,گلوبند ,بلبل ,ماتم ,یاران ,خزان ,دمید ,اشک ,گریه ,باران ,ماه ,هفته ,shekoofeye-gilas ,marziye ,marziyegoli ,love ,abadan ,17 ,1372 , , |